15- وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّى سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّاىَ وَ إِقْبالى عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِکَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَىالَّذینَ یَزْعَُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ و الَّذینَ یُؤذُنَ رَسوُلَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ) . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. و نیز از آن روى که منافقان ، بارها مرا آزار رسانیدهاند تا بدانجا که مرا اُذُن (سخن شنو و زودباور) نامیدهاند ؛ به خاطر همراهى افزون و تمایل و پذیرش على از من و توجّه ویژهى من به او ، تا بدانجا که خداوند آیهاى فرو فرستاده: " و از آناناند کسانى که پیامبر خدا را آزرده و گویند: او سخنشنو و زودباور است . بگو: آرى ، او سخن شنوست " . (توبه / 61) علیه آنان که گمان مىکنند او تنها سخن مىشنود ؛ " لیکن به خیر شماست . او (پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم) به خدا ایمان دارد و اهل ایمان را تصدیق کرده ، راستگو مىانگارد؛ و هم او رحمت است براى ایمانیان شما و البتّه براى آنان که او را آزار دهند ، عذابى دردناک خواهد بود " . (توبه / 61) و اگر مىخواستم نام گویندگان چنین سخنى را بر زبان آورم و به آنان اشارت کنم و مردم را به سویشان هدایت کنم (که آنان را شناسایى کنند) مىتوانستم ؛ لیکن به خدا سوگند در کارشان کرامت نموده ، لب فروبستم . 16- وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ). با این حال خداوند از من خشنود نخواهد شد ؛ مگر فرمان او را در حقّ على به شما ابلاغ کنم . آنگاه پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم چنین خواند: " اى پیامبر! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرود آمده " (مائده / 67) در حقّ على، " ابلاغ کن وگرنه رسالت او را انجام ندادهاى و البتّه خداوند تو را از آسیب مردمان ، نگاه مىدارد" . (مائده / 67) (3) 17- فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَالْحاضِرِ، وَ عَلَىالْعَجَمِىِّ وَالْعَرَبىِّ، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَىالْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلى کُلِّ مُوَحِّدٍ، ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَاللَّهُ لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. هان مردمان! بدانید این آیه دربارهى اوست . ژرفاى آن را بفهمید و بدانید که خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پیروىاش را بر مهاجران و انصار واجب کرده و بر پیروان آنان در نیکى، و بر صحرانشینان و شهروندان، و بر عجم و عرب و آزاده و برده و کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و هر یکتاپرست ؛ اجراى گفتار و فرمانش لازم ، امرش نافذ ، ناسازگارش رانده ، پیرو و باورکنندهاش در مهر است . البتّه که خداوند ، او و شنوایان سخنش و پیروان راهش را آمرزیده است . 18- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فى هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(اللَّهِ) رَبِّکُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلاهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُّهُ الُْمخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلىٌّ وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِاللَّهِ رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فى ذُرِّیَّتى مِنْ وُلْدِهِ إِلى یَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ. هان مردمان! براى آخرین بار در این اجتماع به پا ایستاده ، (با شما سخن مىگویم .) سخنم را شنیده ، پیروى کنید و فرمان پروردگارتان را گردن گذارید که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و سرپرست و معبود شماست و سپس سرپرست شما ، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون با شما سخن مىگوید و پس از من به فرمان او ، على ولى و امام شماست . سپس امامت ، در فرزندان من از نسل على خواهد بود تا برپایى رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید . 19- لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ (عَلَیْکُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِى الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنى رَبِّى مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ. روا نیست مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آنچه آنان ناروا دانند و خداوند عزّوجلّ هم روا و هم ناروا را به من شناسانده و من آموختههایم را از کتاب خدا و حلال و حرام او را در اختیار على گذاشتهام . 20- مَعاشِرَالنّاسِ،(فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُاللَّهُ فِىَّ، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فى إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذى ذَکَرَهُ اللَّهُ فى سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَىْءٍ أَحْصَیْناهُ فى إِمامٍ مُبینٍ). هان مردمان! او را برتر دانید ؛ هیچ دانشى نیست مگر اینکه خداوند در جان من نبشته و من تمامى آن را در جان على ، امام پرهیزکاران ، ضبط کردهام و دانشى نبوده مگر آنکه به على آموختهام . او پیشواى روشنگر است که خداوند در سورهى یاسین از او گفتوگو کرده: " و علم هر چیز را در امام مبین برشمردیم " . (یس / 12) 21- مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایَتِهِ، فَهُوَالَّذى یَهدی إِلَى الْحَقِّ وَیَعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَیَنْهى عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِىاللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. هان مردمان! او را فراموش نکنید و از امامتش برنتابید و از سرپرستىاش نگریزید ؛ چرا که شما را به درستى و راستى خوانده و خود نیز بدان عمل مىکند . او باطل را نابود کرده و شما را از آن بازدارد و هرگز نکوهشِ نکوهشگران او را از کار خدا بازندارد . 22- أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ (لَمْ یَسْبِقْهُ إِلَى الْایمانِ بى أَحَدٌ)، وَالَّذى فَدى رَسُولَاللّهِ بِنَفْسِهِ، وَالَّذى کانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَلا أَحَدَ یَعْبُدُاللّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیْرُهُ. او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسى در ایمان به من ، از او سبقت نجسته و همو جان خود را فداى رسولخدا کرده و با او همراه بوده است . تنها او همراه رسولخدا عبادت مىکرد و جز او از مردان کسى چنین نبود . 23- (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَاللّهَ مَعى. أَمَرْتُهُ عَنِاللّهِ أَنْ یَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِیاً لى بِنَفْسِهِ). على اوّلین نمازگزار و پرستشکنندهى همراه من است . از جانب خدا بهاو دستوردادم تا (در شب هجرت) در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده ، پذیرفت که جان خود را فداى من کند . 24- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ. هان مردمان! او رابرتر بدانید که خداوند او را برترى داده و پیشوایى او را پذیرا باشید که خداوند او را (به امامت) نصب کرده است . 25- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ یَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَلَنْ یَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ یَفْعَلَ ذالِکَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُکْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ. هان مردمان! او امام از جانب خداست و خداوند هرگز توبهى منکر او را نپذیرد و چنین کسى را نیامرزد . این است روش قطعىخداوند دربارهى ناسازگار با امامت على و حتماً او را به عذاب دردناک جاودانه کیفر خواهد کرد . پس ، از مخالفت او بهراسید ؛ و گرنه خواهید افتاد " در آتشى که آتشگیرهى آن مردماناند و سنگ" (تحریم / 6) " که براى حقستیزان آماده شده است" . (آلعمران / 131) 26- مَعاشِرَالنّاسِ، بى ـ وَاللَّهِ ـ بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَأَنَا ـ (وَاللَّهِ) ـ خاتَمُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ والْحُجَّةُ عَلى جَمیعِ الَْمخْلوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ. فَمَنْ شَکَّ فى ذالِکَ فَقَدْ کَفَرَ کُفْرَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى وَ مَنْ شَکَّ فى شَىْءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَکَّ فى کُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَىَّ، وَمَنْ شَکَّ فى واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَکَّ فِى الْکُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاکُّ فینا فِىالنّارِ. هان مردمان! به خدا که پیامبران پیشین به ظهورم بشارت دادهاند و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفریدگانِ آسمانیان و زمینیانم . آنکس که راستى و درستى مرا باور نکند ، به کفر جاهلى گذشته درآمده و تردید در سخنان امروزم ، همسنگ تردید در تمامى محتواى رسالت من است و ناباورى در امامت یکى از امامان ، بهسان ناباورى در تمامى آنان است و جایگاه ناباوران امامت ما ، آتش دوزخ خواهد بود . 27- مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدینَ وَدَهْرَالدّاهِرینَ وَ عَلى کُلِّ حالٍ. هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روى منّت و احسان خویش ، این برترى را به من پیشکش کرده و خدایى جز او نیست . هشدار که تمامى ستایشهاى من در تمامى روزگاران و هر حال و مقام، ویژهى اوست . 28- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَکَرٍ و أُنْثى ما أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَبَقِىَ الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَلَمْ یُوافِقْهُ. أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنى عَنِ اللَّهِ تَعالى بِذالِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، (وَلْتَنْظُرْنَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوااللَّهَ ـ أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ). هان مردمان! على را برتر دانید که او برترینِ مردان و زنان ، پس از من است تا آن هنگام که آفرینش برپاست و روزىشان فرود آید . دورِ دور باد ، از مهر خداوند و خشمِ خشم باد ، بر آنکه این گفتهام را نپذیرد و با من سازگار نباشد . هان! آگاه باشید جبرئیل از سوى خداوند خبرم داد: هر که با على ستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد ، نفرین و خشم من بر او باد . " البتّه بایست هر کس بنگرد که براى فرداى خویش چه پیش فرستاده . پس تقوا پیشه کنید " (حشر / 18) و از ناسازى با على بپرهیزید ؛ " مباد که گامهایتان پس از استوارى درلغزد" (نحل / 94) " و همانا خداوند بر کردارتان آگاه است " . (حشر / 18) 29- مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَکَرَ فى کِتابِهِ العَزیزِ، فَقالَ تعالى (مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ). هان مردمان! او همجوار و همسایهى خداوند است که در کتاب گرانقدر خود (قرآن) او را یاد کرده و دربارهى ستیزندگان با او فرموده: " مبادا کسى در روز قیامت بگوید: افسوس که دربارهى همجوار و همسایهى خداوند کوتاهى کردهام" . (زمر / 56) 30- مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلى مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذى أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلىَّ وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِیَدَىَّ) وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِیّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَىَّ. هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفاى آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهات آن پیروى ننمایید . به خداوند سوگند که باطنها و تفسیر آن را روشن نمىکند مگر همینکه دست و بازوى او را گرفته و بالا آوردهام و اعلام مىدارم: هر آنکس که من سرپرست اویم ، این على سرپرست اوست و او على ، فرزند ابىطالب ، برادر و وصىّ من است ؛ ولایت و سرپرستى او حکمى از سوى خداست که بر من فروفرستاده است . 31- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدى (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَىَالْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ اللَّهِ فى خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فى أَرْضِهِ. هان مردمان! همانا على و پاکان از فرزندانم از نسل او ، یادگار گرانسنگ کوچکترند و قرآن ، یادگار ارزشمند بزرگتر . هر یک از این دو از دیگر همراه خود حکایت مىکند و با آن سازگار است . آن دو هرگز از هم جدا نمىشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند . هان! آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او ، در زمیناند . 32- أَلاوَقَدْ أَدَّیْتُ، أَلاوَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، هان! آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او ، در زمیناند . هشدار که من وظیفهى خود را ادا کردم . وظیفهام را ابلاغ کردم و به گوش شما رساندم . هشدار که روشن نمودم . بدانید که این سخن خدا بود و من از سوى او سخن گفتم . 33- أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخى هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدى لاَِحَدٍ غَیْرِهِ. هان بدانید! هرگز به جز این برادرم ، کسى نباید " امیرالمؤمنین " خوانده شود . هشدار که پس از من ، امارت مؤمنان براى کسى جز او روا نباشد . (4) 34- ثم قال: «ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلى بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟ قالوا: اَللَّهُ و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. سپس فرمود: مردمان! کیست سزاوارتر از شمایان به شما؟ گفتند: خداوند و رسول او . آنگاه فرمود: آنکه من سرپرست اویم ، پس این على ولى و سرپرست اوست . خداوندا! پذیراى ولایت او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار و یار او را یارى کن و رهاکنندهى او را تنها گذار . 35- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ أخى وَ وَصیىّ وَ واعی عِلْمى، وَ خَلیفَتى فى اُمَّتى عَلى مَنْ آمَنَ بى وَعَلى تَفْسیرِ کِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِما یَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلى طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. هان مردمان! این على است برادر و وصى و نگاهبان دانش من و جاىنشین من در میان امّت و ایمان آورندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا . او مردمان را به سوى خدا بخواند و به آنچه موجب خشنودى اوست ، عمل کند و با دشمنان او ستیز نماید . او سرپرست فرمانبردارى خدا باشد و بازدارنده از نافرمانى او . 36- إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَاللَّهِ، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِاللَّهِ. همانا اوست جانشین رسولاللَّه و فرمانرواى ایمانیان و از سوى خدا ، پیشواى هدایتگر . اوست پیکارکنندهى با پیمانشکنان و رویگردانان از راستى و درستى و بهدررفتگان از دین . 37- یَقُولُاللَّهُ: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ). بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ. خداوند فرماید: "فرمان من دگرگونى نمىپذیرد " . (ق / 29) پروردگارا! اکنون به فرمان تو مىگویم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار و دشمنانش را دشمن . پشتیبانان او را پشتیبانى و یارانش را یارى کن و خوددارىکنندگان از یارىاش را رها کن . ناباورانش را از مهرت بِران و خشم خود را بر آنان فرود آور . 38- اَللَّهُمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فى عَلِىٍّ وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)، وَ قُلْتَ : (إنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ اْلإسْلامُ) ، وَ قُلْتَ : (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ). معبودا! تو خود در هنگام بیان ولایت على و برپایى او فرمودى: " امروز آیین شما را به کمال و نعمتم را براى شما تمام نمودم و با خشنودى ، اسلام را دین شما قرار دادم" . (مائده / 3) و فرمودى: " همانا ، دین نزد خدا تنها اسلام است " (آلعمران / 19) و نیز فرمودى: " و آنکه به جز اسلام دینى بجوید ؛ از او پذیرفته نبوده ، در جهان دیگر ، در شمار زیانکاران خواهد بود" . (آلعمران / 85) 39- اَللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُکَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتُ. خداوندا! تو را گواه مىگیرم که پیام تو را به مردمان رساندم. (5) 40- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ یَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَىاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِىالدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) وَ فِى النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لایُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ یُنْظَرونَ). هان مردمان! خداوند عزّوجلّ دین را با امامت على تکمیل نمود . اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپایى رستاخیز و عرضهى بر خدا -پیروى نکنند ، " کردههایشان در دو جهان بیهوده بوده" ؛ (بقره / 217) " و در آتش دوزخ جاودانه خواهند بود ". (توبه / 17) " به گونهاى که نه از عذابشان کاسته و نه برایشان فرصتى براى نجات خواهد بود " . (بقره / 162) 41- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ، أَنْصَرُکُمْ لى وَأَحَقُّکُمْ بى وَأَقْرَبُکُمْ إِلَىَّ وَأَعَزُّکُمْ عَلَىَّ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ. وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً (فى الْقُرْآنِ) إِلاّ فیهِ، وَلا خاطَبَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِىالْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ، وَلاشَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى (هَلْ أَتى عَلَى الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فى سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیْرَهُ. هان مردمان! این على است یاورترین ، سزاوارترین ، نزدیکترین و گرانقدرترین شما نزد من و خداوند عزّوجلّ و من از او خشنودیم . آیهى رضایتى در قرآن نیست مگر دربارهى او و هرگاه خداوند ایمانیان را خطابى نموده ، به او آغاز کرده و آیهى ستایشى نازل نگشته مگر دربارهى او و در سورهى " هل أتى على الإنسان " گواهى بر بهشت نداده مگر براى او و آن را در حقّ غیر او فرو نیاورده و بهوسیلهى آن جز او را نستوده است . 42- مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دینِ اللَّهِ وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِاللَّهِ، وَ هُوَالتَّقِىُّ النَّقِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ. نَبِیُّکُمْ خَیْرُ نَبىٍّ وَ وَصِیُّکُمْ خَیْرُ وَصِىٍّ (وَبَنُوهُ خَیْرُالْأَوْصِیاءِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّیَّةُ کُلِّ نَبِىٍّ مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیَّتى مِنْ صُلْبِ (أَمیرِالْمُؤْمِنینَ) عَلِىٍّ. هان مردمان! على یاور دین خدا و دفاعکنندهى از رسول اوست و هم او پرهیزکار ، پاکیزه و رهنماى ارشاد شده به دست خود خداست . پیامبرتان برترین پیامبران ، جانشینش در میان شما برترین جانشینان و فرزندانش برترین اوصیایند . هان مردمان! فرزندان پیامبران از نسل آناناند و فرزندان من از نسل امیرالمؤمنین على . 43- مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَىالْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُاللَّهِ، هان مردمان! بهراستى که شیطانِ اغواگر ، آدم را با رشک ، از بهشت راند . مباد شما به على رشک ورزید که آنگاه کردههایتان نابود و گامهایتان لغزان خواهد شد . آدم به خاطر یک اشتباه ، به زمین هبوط کرد ، حال آنکه برگزیدهى خداى عزّوجلّ بود ؛ پس چگونه خواهید بود که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند . 44- أَلاوَإِنَّهُ لایُبْغِضُ عَلِیّاً إِلاّشَقِىٌّ، وَلا یُوالى عَلِیّاً إِلاَّ تَقِىٌّ، وَلایُؤْمِنُ بِهِ إِلاّمُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَاللَّهِ - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفى خُسْرٍ) (إِلاّ عَلیّاً الّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ). هشدار! که با على نمىستیزد مگر شقى و سرپرستىاش را نمىپذیرد مگر رستگار پرهیزکار و به او نمىگرود مگر ایماندار بىآلایش و به خدا سوگند سورهى " والعصر " دربارهى او نازل شده است: " به نام خداوند همه مهرِ مهرورز ، به زمان سوگند که انسان در زیان است" . (والعصر / 2 - 1) مگر على که ایمان آورده و به درستى و شکیبایى آراسته است . 45- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّهَ وَبَلَّغْتُکُمْ رِسالَتى وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبینُ. هان مردمان! خدا را گواه مىگیرم که پیام او را به شما رساندم و " بر فرستاده ، وظیفهاى جز بیان روشن نیست " . (عنکبوت / 18 - نور / 54) 46- مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوااللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). هان مردمان! " تقوا پیشه کنید همانگونه که بایسته است و نمیرید جز با شرفِ اسلام" . (آلعمران / 102) (6) 47- مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذى أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآیَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلى مایَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ). هان مردمان! " ایمان آورید به خدا و رسول او و نورى که " (تغابن / 8) همراهش فرود آمده " پیش از آنکه چهرهها را تباه و باژگونه کنیم ، یا چونان اصحاب روز شنبه (یهودیانى که بر خدا نیرنگ آوردند) رانده شوید" . (نساء / 47) به خدا سوگند که مقصود خدا از این آیه ، گروهى از صحابهاند که آنان را با نام و نَسَب مىشناسم ؛ لیکن به پردهپوشى کارشان مأمورم . آنک هر کس پایهى کار خویش را مهر یا خشم على در دل قرار دهد و بداند که ارزش عمل او ، وابسته به آن است . 48- مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الَّذى یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرینَ وَالْمعُانِدینَ وَالُْمخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالْآثِمینَ وَالّظَالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ. هان مردمان! نور از سوى خداوند عزّوجلّ در جان من ، سپس در جان علىّبن ابىطالب و آنگاه در نسلاو تا قائم مهدى - که حقّ خدا وتمامى حقّ ما را مىستاند - جاى گرفته است ؛ چرا که خداوند عزّوجلّ ما را دلیل و حجّت قرار داده بر کوتاهىکنندگان به عمد ، ستیزهگران ، ناسازگاران ، خائنان و گنهکاران و ستمگران و غاصبان از تمامى جهانیان . 49- مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُکُمْ أَنّی رَسُولُ اللَّهِ قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ؟ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّاللَّهَ شَیْئاً وَسَیَجْزِى اللَّهُ الشّاکِرینَ (الصّابِرینَ). هان مردمان! هشدارتان مىدهم: همانا من رسول خدایم . پیش از من نیز رسولانى آمده و سپرى شدهاند . پس آیا اگر بمیرم یا کشته شوم ، به جاهلیت برمىگردید؟ " و آنکه به قهقرا برگردد ، هرگز خدا را زیانى نخواهد رسانید و او سپاسگزاران شکیبا را پاداش خواهد داد " . (آلعمران / 144) 50- أَلاوَإِنَّ عَلِیّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ. هان! على و فرزندان من از نسل او ، داراى کمال شکیبایى و سپاسگزارىاند .